معماری در دوره قاجار



در این بخش از پژوهش بطور کلی به بیان عوامل و نیروهای تأثیرگذار بر ساختار فضایی شهرهای دوره قاجاری می‌پردازیم. نیروهایی که باعث شدند کالبد شهرها در دوره قاجاری از آن ها تأثیر بپذیرد.

با وجود آنکه تهران در دوره قاجاریه پایتخت کشور بود؛ اما هیچ گاه عظمت، شکوه، تجهیزات و تأسیساتی که شایسته پایتخت باشد را نداشت و کما بیش همه­ی سیاحان و سفرایی که از تهران در عهد فوق دیدن کرده بودند، به این نکته اشاره کرده­اند (کرزن، ۱۲۶۹: ۶۳۵). فقدان بناهای عمومی عظیم و باشکوه، راه­ها و کوچه­های تنگ و آلوده و مجراهای نیمه سرپوشیده و آلوده­ی آب و دیگر نقایص، از نکاتی بوده­اند که سیاحان به آن اشاره کرده­اند (ریچاردز، ۱۳۶۳: 306). از عمده تغییراتی که برای کالبد شهرها در دوره قاجاری اتفاق افتاد می‌توان به شهر تهران دوره ناصری اشاره کرد.  با توجه به گسترش روابط ایران با غرب در زمان ناصرالدین شاه، زمینه برای ورود افکار، الگوها و اشیاء فرنگی باز می­شود. گرته برداری از الگوهای فرنگی در شهرسازی خود را در طرح توسعهی شهر تهران و تبدیل آن به دارالخلافه ناصری و ایجاد فضاهایی با حال و هوای فرنگی نمایاند.

در سال ۱۲۷۰ دیوارهای کهن تخریب می­شوند و شهر از چهارسو گسترش می­یابد. مساحت آن چندین برابر می­شود. باروی جدید شهر، با دوازده بدون اثرگذاری بر بافت کهن در هشت ضلع ساخته می­شود. شهر کهن به وسیله­ی خیابان­هایی به دروازه­های جدید شهر اتصال پیدا می­کند. مرکز شهر از سبزه میدان و میدان ارگ به میدان توپخانه منتقل شده است و خیابان نه فقط به عنوان تفرجگاه، بلکه به عنوان مکان تجارت و بازرگانی شناخته شده است و از این پس به عنوان عنصر اصلی توسعه شبکه شهری معرفی می شود، البته منظور خیابان­هایی است که دارای بدنه­های ساخته شده در طرفین و رو به خیابان هستند. نکته قابل اعتنا آن است که شهر هنوز در حصار قرار دارد و به وسیله ۱۲ دروازه به منطقه اطراف خودش مرتبط می باشد. در این دوره ساخت عمارات و بناها در اکثر شهرهای بزرگ از قبیل تبریز، تهران، قزوین و اصفهان به سبک غربی رایج می­شود؛ مانند عمارت تلگراف خانه یا شمس العماره و برج ساعت آن که نشانه وقت شناسی جدید است. عمارت تکیه دولت که تعبیر و تفسیر و تقلیدی از ساختمان اپرا در اروپا می­باشد.

ناصرالدین شاه با فرمان احداث تکیه دولت، به تعزیه­داری نیز رونق بخشید. در تعزیه­هایی که در تکیه دولت برگزار می­شد چندین هزار نفر شاهد مراسمی بودند که به کمک اشیاء و لوازم لوکس و ماکت­های مقوایی به نمایش گذاشته می­شد. به تدریج تعزیه از شکل کاملاً مذهبی تا حدی خارج شد و تعزیه­هایی که ربطی به عزاداری و مراسم عاشورا نیز نداشت، مانند تعزیه امیر تیمور، تعزیه حضرت یوسف و عروسی دختر قریش و غیره بر روی صحنه آمد. توجه و اقبال مردم از برگزاری تعزیه چنان بود که برای مثال در تهران در ایام عاشورا همه­ی مراکز محله­ها و محل تقاطع گذرهای مهم، به برگزاری تعزیه اختصاص یافته بود. رواج مراسم عزاداری و تعزیه منجر به پیدایش فضاهایی موسوم به حسینیه و تکیه شد (سلطان زاده، همان: ۱۳۲ و ۱۳۳).

حضور عملکردهای جدید مانند تماشاخانه، سینما، چاپخانه، هتل، باغ ملی، بانک و غیره چهره شهر قدیم را دگرگون می­کند. همه این عناصر و عملکردهای جدید در کنار خیابان ایجاد شده و موجب تقویت آن می­شوند. خیابان تبدیل می­شود به رقیب بازار در ستون فقرات اجتماعی فرهنگی شهر. خیابان لاله زار که در بخشی از باغ لاله زار (باغ تفرجگاهی سلطنتی بیرون شهر در دوران فتحعلی شاه) ایجاد گردید، از جمله شاخص­ترین فضاهای این دوره می­باشد. این خیابان با تجهیز شدن به تأسیسات جدید شهری و آراسته شدن با سبک­های جدید معماری و فراهم آوردن مکانی نو، دروازه­ای به غرب و ویترین نمایش تجدد شد. نمودهای زندگی مدرن شهری مانند پارک و باغ وحش که مفهوم اوقات فراغت را به گونه­ای نو مطرح می­کردند، در آن ایجاد شدند. تجهیزات نوین مثل چراغ گاز و واگن اسبی شباهت شکلی آن را با نمونه­های اروپایی کاملتر کردند. هرچند مقصودی مانند شهر اروپایی از ایجادشان دنبال نم­ شد. حضور ن برای تفرج و گردش آغاز عصر جدیدی در حیات شهری بود که تا آن زمان بی­سابقه بود. (حبیبی واهری، ۱۳۸۷)

شاه قاجار در پی گردشگاهی به سبک شانزه لیزه بود و در آن نیز موفق بود. از این رو لاله زار به سرعت به گردشگاه اصلی تهران تبدیل شد و مردمان شهر برای حضور در واقعه­ها و حادثه­ها بدان روی آوردند.

با دگرگونی مفهوم خیابان، میدان نیز معنای کهن خود را از دست می­دهد. میدان­هایی مانند ارگه توپخانه، بهارستان و امین السلطان هر کدام تبلور کالبدی و نشانه­ای از این دگرگونی هستند. میدان توپخانه طبق تناسبات دوره­های رنسانس و باروک ساخته شده است. اما نکته­ای که در اینجا باید به آن اشاره نمود و تا قبل از این در میادین شهری مشاهده نمی­شد، اینست که برخلاف گذشته به تبعیت از مفهوم تجددطلبی و حضور قوی تفکر غیربومی در سازماندهی فضایی؛ مسجد و مدرسه، کاخ حکومتی و بازار جای خود را به عمارت تلگراف خانه، پست خانه (شاخص ارتباطات جدید) بانک (نماد روابط بازرگانی، تجاری جدید عمارت بلدیه و نظمیه می سپارند. مسجد جامع کماکان در دل بازار باقی می ماند، بازار دهانه خویش را به میدان کهن شهر (سبزه میدان می­گشاید» (حبیبی، 1390: 23).

میدان نیز مانند خیابان دارای عملکرد غالب و هویت خاصی می­گردد. میدان توپخانه بر آنست تا چهره­ای کاملاً متجدد از شهر ایرانی را برای اروپاییان و بیگانگان فراهم آورد. میدان ارگ به میدانی کاملا تشریفاتی تبدیل می­گردد. سبزه میدان در جدل اجتماعی- فضایی با میدان توپخانه قرار می­گیرد و در زمینه­های اجتماعی - اقتصادی و مذهبی- فرهنگی به منزله­ی نماد روابط کهن و پایدار زیست و تولید شناخته می­شود (حبیبی، ۱۳۸۹: 162).

با توجه به شرایط پیش آمده بعد از انقلاب مشروطیت در ایران و ی شدن فضای جامعه فرصت مناسب و کافی برای انجام فعالیت­های شهرسازانه در این دوران به دست نیامده است و این فعالیت­ها محدود در ساخت بناهای با معماری فرنگی و ورود کاربری­های جدید مانند سینمای تلگراف خانه و پست خانه و هتل و غیره می­باشد که تغییری در ساختار شهری بوجود نیامده است. البته در اینجا باید به تصویب قانون بلدیه در مجلس ملی اشاره نمود که برای اولین بار در تاریخ شهرسازی ایران شاهد آن هستیم که به علت عدم ماندگاری حکومت و ایجاد شرایط دوگانه در رأس کشور این قوانین تا دوره رضا شاه اجرایی نگردید.


بررسی دوره قاجار به عنوان آخرین دوره از تاریخ سلسله­ی معماری و شهرسازی ایرانی از آن رو با اهمیت جلوه می­کند که به رغم نزدیکی زمانی و حجم قابل توجه آثار معماری و شهرسازی، نه تنها بررسی کافی نشده، بلکه حتی شواهد سنت و تجدد در معماری سلطنتی و مسی در عصر قاجار در مواردی با بی­توجهی و بی­مهری به عنوان دوره­ی افول و گسستگی نیز یاد شده است. ایران در قرن سیزدهم هجری به رغم عقب ماندگی اقتصادی سرزمین، تنوع اقلیمی فراوان، پیچیدگی های اجتماعی مختلف و تفاوت­های منطقه­ای بسیار بود. روستاییان که در نیمه­ی قرن سیزدهم حدود ۵۵ درصد جمعیت کشور را تشکیل می­دادند در قریب به ده هزار آبادی در سطح کشور می­زیستند. در سرتاسر این قرن و حتى اواخر قرن بعد که جمعیت ده میلیونی تقریبا دو برابر شده بود متوسط ساکنان یک روستا هنوز بیشتر از ۲۵۰ نفر نبود. جمعیت شهری که کمتر از بیست درصد جمعیت کشور را تشکیل می داد تقریبا در هشتاد شهر ست داشت. از این تعداد تنها ۱۱ شهر بیش از ۲۵۰۰۰ نفر جمعیت داشت که شامل شهرهای تهران، تبریز، اصفهان، مشهد، یزده کرمان، همدان، ارومیه، کرمانشاه، شیراز و قزوین می­گردید. عشایر که بیش از ۲۵ درصد جمعیت را شامل می­شدند دارای ۱۶ گروه قبیله­ای بودند که هر قبیله به گروه­های مختلف و طوایف مختلف تقسیم می­شد. (آبراهامیان، 1389). این دوره که با نام سبک تهرانی شناخته شده مربوط به اوایل قرن سیزدهم تا سال 1299 ه.ش است. در این دوره عوامل درونی و بیرونی باعث ظهور سبک و یا نهضت بازگشت در دوران قاجار شد، عوامل درونی که ریشه در رقابت پادشاهان قاجار در ساختن شهری همچون اصفهان و پایتخت صفویه داشت و عوامل بیرونی که سه بردار عمدهی آن عبارت بودند از: اول، تمایل پادشاهان قاجار به خصوص ناصرالدین شاه به ساختن شهری شبیه آنچه در سفرهای خود به فرنگ دیده بودند. دوم، تلاش اقشار نوپای سرمایه داری تجاری در ساختن شهری که توانایی پذیرش روابط جدید قدرت را در فضای کالبدی خود داشته باشد و سوم، کوششهای افرادی همچون میرزا تقی خان امیرکبیر و میرزا محمدحسن خان سپهسالار که در صدد ایجاد سازمان دیوانی جدید و آموزش افرادی بودند که بتوانند این نظام جدید را پاسخگو باشند. در این سبک، تقابل دو مفهوم جدید و کهن، نو و سنتی، فرنگی و بومی، اولین تأثیرات فضای کالبدی خود را بروز داد و خیابانها و میدان ها با عناصر جدید اطرافشان محل اقشار اجتماعی متجدد و به اصطلاح فرنگی مآب، و بازار، بازارچه و مراکز محلات محل تردد اکثریت جامعه، که هنوز بر مبنای روابط کهن زیست و تولید زندگی می کردند، بود. سبک تهرانی برخلاف مکتب اصفهان، بنا به دلایل متعدد نتوانست دامنهی دگرگونی های خود را به همه ی شهرهای ایران بگستراند. سبک تهرانی نه در انقطاع بلکه در تداوم مکتب اصفهان محسوب می­شد و سبکی بود که جامعه­ی کهن شهر را از نو آراست (حبیبی، 1373: 140).

در مقایسه­ی تطبیقی شهرسازی دوره­ی قاجار با دوره­های پیش از آن شاهد تفاوت­هایی در نظام شهرسازی هستیم شهر قاجاری از طریق نهادهای مدنی که محلات، تبلور کالبدی آن بود به چنان انسجامی دست می­یابد که در هیچ یک از دوره­ها شاهد آن نبودیم. در این سبک شاهد تفکیک محله های مختلف اقشار در جامعه هستیم که بر اساس آن شهرها در این دوره به قطعات مختلفی تقسیم می­شدند. همه چیز از فرهنگ و اقتصاد، عمران و آبادانی و نظام اجتماعی در ارتباط باهم و بر اساس مضمون زندگی جاری شکل می­گرفت و از این رو تضادی میان زندگی مردم و شهر ایجاد نمی­گردید. در واقع با رفت آمد هیئت حاکمه به اروپای آن دوران شکلی از معماری و شهرسازی را در ذهن دولت مردان ایجاد کرد که با روش­های کهن در هم آمیخته شد و سبکی التقاطی در معماری شهر به وجود آمد.


تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها

Brandi صابکار برش لیزر وبلاگ کلاس نهم نمونه سوالات متداول سخنرانی حرفه ای برگ سبز (قعله سابق) یادداشت های یک سوسک صورتی مجله خبری خلاصه آموزشگاه دانش گستر شمال تفریحات سالم